مزایا و معایب کتاب های صوتی
من اخیراً یک شنونده حرفه ای کتاب صوتی شده ام. عادت به گوش دادن به کتاب های صوتی کم کم در من شکل می گیرد. در این مقاله تجربه خود را شرح خواهم داد، شاید برای خوانندگان مفید باشد.
تاریخچه عشق کتاب من
من عاشق کتاب هستم. شاید از زمانی که پدرم رابینسون کروزوئه دنیل دفو را از خیابان ناصر خسروی تهران برایم خرید، عاشق کتاب شدم. همه چیز را خواندم، از تابلوهای جلوی مغازه ها گرفته تا روزنامه ای که سبزی فروش محلی در آن سبزیجات بسته بندی می کرد. در سالهای نوجوانی کتابفروشیهای خیابان الخبال، ولیعصر و یوسفآباد تهران را میگشتم. با وجود اینکه پول کافی برای خرید کتاب نداشتم، از دیدن و لمس کتاب لذت می بردم. برای مطالعه کتاب به کتابخانه های عمومی شهر می رفتم به خصوص کتابخانه پارک شفق یوسف آباد.
این را گفتم تا بدانید من هم کتاب های کاغذی را دوست دارم.
بعدها، به خصوص در دوران دانشجویی، کتابخوان دیجیتالی شدم. پول زیادی برای جلد شومیز نداشتم و نمی توانستم به کتاب های مورد علاقه ام دسترسی داشته باشم. سپس با ظهور اینترنت، خواندن های پراکنده آغاز شد. من به اطلاعات زیادی بدون سانسور دسترسی داشتم و آسان و رایگان بود. سال ها بعد، خسته از خواندن پراکنده، دوباره به طور جدی شروع به خواندن کردم. من همچنین یک کتابخوان الکترونیکی گرفتم که بهترین ابزاری است که تا به حال خریده ام. هیچ دستگاهی اینقدر به من در خواندن کمک نکرده است. من بیشتر از کتاب در اینترنت مقاله می خوانم. اما این برای مقاله دیگری است.
جایگاه کتاب در عصر اینترنت
این موضوع نیز نیاز به مقاله جداگانه ای دارد. بگذارید بگویم هدف یادگیری و کسب دانش، کتاب، اینترنت یا هر چیز دیگری است. البته بین مطالعه جدی که مستلزم مطالعه مقالات و کتاب های طولانی است و پراکنده خواندن و اخبار که کمک چندانی به رشد ارتباطات عصبی مغز ما نمی کند و برای بدن شبیه قند است، تفاوت وجود دارد.
هدف تحقیق
هدف من از خواندن کتاب های غیرداستانی یادگیری و کسب دانش و اطلاعات است. از نظر داستانی، هدف من معمولاً تفریح است. البته این لذت با یادگیری لغات و مفاهیم جدید و همچنین شناخت مکان ها، شهرها، افراد و تجربیات مختلف به وجود می آید. عموماً با خواندن افق هایم را گسترش می دهم، به کشورهای جدید سفر می کنم، با شخصیت های داستانی برآمده از ذهن نویسنده رمان صحبت می کنم و با احساسات مختلف انسانی آشنا می شوم. من علوم مختلف را می دانم و در زندگی خود به کار می برم، حداقل می دانم که وجود دارند و مهم است.
در تمام این موارد ابزار انتقال اطلاعات در درجه دوم اهمیت قرار دارد. هدف اصلی کسب اطلاعات و کسب تجربیات ذهنی جدید است.
کاغذی، الکترونیکی یا صوتی؟
روش معمول انتقال تأثیرات ذهنی یک فرد یا گروهی از افراد به ذهن دیگران، امروزه کتاب و نوشته است. از تعمیم این موضوع پرهیز می کنم و به کتاب کاغذی، کتاب دیجیتال و کتاب صوتی می پردازم.
کنج کتابی
رایج ترین روش موجود درختان کاغذ و کتاب می شوند. از زمانی که گوتنبرگ ماشین چاپ را اختراع کرد، این روش رایج شد.
منافع
نگهداری کتاب کاغذی آسان است.
بدون نیاز به برق و باتری.
دارای «حجم» و «بدنه» است.
ما می توانیم آن را لمس کنیم.
شما می توانید یک کتابخانه با کتاب بسازید.
قرض گرفتن آسان است.
در نتیجه میلیون ها سال تکامل، ما به اشیاء فیزیکی عادت کرده ایم.
حفاظت از حق چاپ به دلیل توانایی کنترل توزیع فیزیکی آسان است.
امکان شخصی سازی وجود دارد. می توانیم آن را امضا کنیم یا روی آن یادآوری بنویسیم.
یک هدف وجود دارد. این فقط یک کتاب است.
می توانید کتاب را مرور کنید و در آن به عقب و جلو بروید.
معایب
می تواند سنگین باشد.
"وزن" است بنابراین حرکت آن محدود است.
"گستره" دارد. مناسب
خواندن در هنگام رانندگی یا مسافرت یا در حالت ایستاده امکان پذیر نیست.
تولید مثل نیاز به کاغذ و چاپ دارد.
جستجوی این محتوا دشوار است.
توزیع جغرافیایی محدودی دارد و سرعت انتقال داده ها را کاهش می دهد.
محتوا به حالت نمایش بستگی دارد.
امکان تغییر فونت، ترکیب و تعداد صفحات وجود ندارد.
تولید آسان نیست. همه نمی توانند کتاب منتشر کنند.
مربوط به سیستم توزیع و نظارت و بازرسی است.
از گسترش می توان جلوگیری کرد.
دیکشنری داخلی وجود ندارد.
این مطلب در تاریخ: جمعه 16 آذر 1403 ساعت: 20:6 منتشر شده است